
بررسی و معرفی اختلالات وسواس
اختلال وسواس فکری عملی و اختلالات مرتبط با آن، شرایطی را به وجود می آورند که فرد با افکار و رفتار مکرر و ناخواسته درگیر شود. به شکل کلی، وسواس را می توان به دو نوع فکری و عمل تقسیم بندی نمود. وسواس فکری افکار ناراحت کننده، تکرار شونده و مداوم را برای فرد ایجاد می کند که از نشخوارهای فکری رایج، شدید تر است. این نوع از وسواس می تواند در برخی از موارد، به وسواس عملی منجر گردیده و فرد را به سمت رفتار هایی تکرار شونده سوق دهد. تداوم و تکرار افراطی این افکار و رفتارها موجب می شود تا آن ها را به عنوان یک اختلال روانی در نظر بگیریم که عملکرد فرد را به طرز قابل توجهی، با افت روبرو می کند. در ادامه به بررسی اختلال وسواس فکری عملی و اختلالات مرتبط با آن می پردازیم.
انواع اختلال وسواس
به صورت کلی، می توان اختلالات مرتبط با وسواس را به شکل زیر دسته بندی نمود:
مشخصه اصلی این اختلال، درگیر شدن فرد با افکار و رفتار تکرار شونده و مداوم است. به شکلی که فرد به سمتی سوق داده می شود تا برای کاهش نشخوار فکری و افکار تکرار شونده ناخوشایند، به انجام اعمال ذهنی یا فیزیکی روی می آورد. شستشوی دست ها، تمیز کردن محیط و شمارش ذهنی به عنوان رایج ترین انواع وسواس در نظر گرفته می شوند.
مشخصه اصلی این اختلال، این است که فرد تصور می کند به یک یا چند نقص ظاهری یا جسمانی مبتلا است. معمولا این تصورات کاملا خیالی بوده و مبتنی بر واقعیت نیستند. در اغلب موارد، این تفکرات و هیجانات منفی ناشی از آن، به شکلی گسترش پیدا می کنند که فرد از زندگی عادی خود باز می ماند. تصور بدشکلی یا بدریخت انگاری می تواند به اندام ها یا قسمت های مختلف بدن معطوف شود.
مشخصه اصلی این اختلال، تلاش فرد برای انباشت و ذخیره سازی وسایل مختلف است. در این وضعیت، فرد برای جمع آوری یک یا چند شی مشخص تلاش می کند و در هنگام خلاصی از آن ها ناراحتی شدیدی را تجربه می نماید. وسایلی که فرد برای جمع آوری و انباشت آن ها اقدام می کند، ممکن است شامل روزنامه، وسایل خانه، لباس یا حتی اشیای بدون کاربرد مانند قوطی یا بطری خالی باشد.
مشخصه اصلی این اختلال، تمایل مکرر و مداوم فرد برای کندن مو است. بیماران مبتلا به این اختلال ممکن است برای کندن موی سر، ابرو یا باقی قسمت های بدن تمایل نشان داده و نتوانند این تمایل خود را کنترل نمایند. در موارد بسیاری این اختلال تا جایی پیش می رود که عملکرد فرد را دچار افت کرده یا با آثاری نظیر تکه های خالی در مو و ابرو یا طاسی روبرو می شود.
مشخصه اصلی این اختلال، تمایل شدید برای کندن پوست بدن است. عمده این بیماران نسبت به کندن پوست صورت، دست و بازوی خود اقدام می کنند و نمی توانند با این تمایل مقابله کنند. این افراد در مواقعی که اضطراب یا فشار روانی را تجربه می کنند، به صورت غیر ارادی برای کندن پوست بدن خود اقدام می کنند.
اختلال وسواس به چه علت بروز پیدا می کند؟
در حال حاضر نمی توان دلیل قطعی برای بروز اختلالات وسواس در نظر گرفت. با این حال، عوامل متعددی می توانند زمینه ساز بروز این اختلال شوند:
ژنتیک
پژوهش هایی که در زمینه اختلال وسواس انجام شده است، نشان می دهد که افرادی که یکی از بستگان درجه یک آن ها به وسواس مبتلا شده است، به احتمال بیشتری در معرض این اختلال قرار خواهند گرفت.
تغییرات و آسیب های مغزی
تصویر برداری هایی که از مغز افراد درگیر با وسواس انجام شده است، نکات مهمی را در این باره بیان می کند. اکثر بیماران مبتلا به وسواس در قشر پیش پیشانی و ساختارهای زیر قشری مغز خود، دچار کم کارکردی و کژکارکردی هستند. پس می توان اختلالات مغری یا بد عملکردی نواحی مغزی را به عنوان یکی از عوامل موثر بروز وسواس در نظر گرفت.
تاثیرات محیطی یا ترومای زمان کودکی
در برخی از موارد، اختلالات وسواس می توانند از سو استفاده جسمی و جنسی در زمان کودکی نشات بگیرد. همچنین غفلت والدین و آسیب های عاطفی نیز می تواند به بروز این اختلال منجر شود.
بروز اختلال در زنان و مردان
مشاهدات و پژوهش هایی که پیرامون اختلال وسواس و اختلالات مرتبط با آن انجام شده است، از بروز یکسان این اختلالات در زنان و مردان خبر می دهند. اما در این بین، تفاوت هایی نیز مشاهده می شود. برای مثال، اختلال وسواس فکری عملی از نوع تقارن و افکار ممنوعه، در مردان بیشتر بروز پیدا می کند. همچنین اختلال موکنی و کندن پوست نیز در زنان بیشتر دیده می شود.
درمان اختلالات وسواس
روانپزشکان و متخصصان سلامت روان، برای درمان اختلال وسواس و اختلالات مرتبط با آن، از متد های زیر استفاده می کنند:
دارو درمانی
در اغلب موارد، روانپزشکان با توجه به وضعیت بیمار، دارو های مهار بازجذب سروتونین و داروهای سه حلقه ای را تجویز می کنند. این دارو ها به بهبود وضعیت بیمار و کاهش اضطراب، افکار و رفتار های وسواسی فرد کمک می کند.
روان درمانی
روانشناسان برای درمان اختلال وسواس از متد های درمانی نظیر درمان شناختی رفتاری و مواجهه و جلوگیری از پاسخ استفاده می کنند. در این روش ها به بیمار آموزش داده می شود تا با تمرین و ممارست، در برابر اجبارها و افکار وسواسی مقاومت کند. بدین ترتیب، با کاهش رفتار وسواسی و مدیریت افکار، وضعیت بیمار بهبود پیدا می کند.
درمان rTMS
در این شیوه درمانی که به واسطه دستگاه rTMS انجام می پذیرد، مغز بیمار مورد تحریک قرار می گیرد. در اصل، قسمت های درگیر با اختلال، تحت جریان میدان مغناطیسی هدفمند قرار گرفته و عملکرد آن ها به حالت تعادل باز می گردد. در نتیجه، علائم اختلال کاهش یافته و بیمار بهبود پیدا می کند.