
بررسی و معرفی اختلالات تجزیه ای
اختلال تجزیه ای چیست و چطور بروز پیدا می کند؟
فرار غیر ارادی از واقعیت، یکی از مشخصه های اصلی است که در اختلالات تجزیه ای مورد بحث قرار می گیرد. در اصل، افراد مبتلا به اختلال تجزیه ای، حالاتی را تجربه می کنند که از قطع ارتباط بین افکار، آگاهی، هویت و حافظه آن ها ناشی می شود. ممکن است این دسته از اختلالات روانی در گروه های سنی مختلف و در زنان و مردان بروز پیدا کند.
در اغلب موارد، اختلالات تجزیه ای در پی تجربه یک واقعه دردناک یا آسیب زا مانند جنگ، وقایع طبیعی یا سو استفاده جنسی و جسمی بروز پیدا می کند. در اصل این اختلال شیوه ای ناسالم و غیر ارادی برای کنار آمدن با تروما و حوادثی است که فرد در معرض آن ها قرار می گیرد. به همین جهت، قرار گرفتن در محیط ها و موقعیت های استرس زا، می تواند علائم این اختلال را تشدید کند. با این حال، اختلالات تجزیه ای انواع مختلفی دارند، که علائم فرد نیز بر اساس نوع اختلال متغیر خواهد بود. در ادامه به بررسی انواع اختلال تجزیه ای پرداخته و شیوه های درمان آن را مورد بحث قرار می دهیم.
انواع اختلالات تجزیه ای
به طور کلی، می توانیم اختلالات تجزیه ای را بر اساس علائم و حالاتی که فرد بیمار تجربه می کند، به ۵ دسته تقسیم بندی نماییم:
اختلال فراموشی تجزیه ای: مشخصه این اختلال، فراموش کردن اطلاعات مهمی است که به خود فرد مربوط می شود. این فراموشی ممکن است درباره یک حادثه یا اتفاق خاص به وجود بیاد یا مرتبط با هویت و تاریخچه زندگی خود فرد باشد. فرد مبتلا، معمولا دوره هایی از فراموشی را تجربه می کند که ممکن است بین چند دقیقه، چند ساعت یا چندین روز به طول بینجامند.
اختلال گریز تجزیه ای: مشخصه اصلی این اختلال، تجربه فراموشی ناگهانی و شدید حافظه بوده که در نهایت موجب می شود فرد بیمار از خانه یا محل زندگی خود دور شود. در برخی از موارد عمق این فراموشی به حدی است که فرد به نقطه ای دور افتاده سفر می کند و چون چیزی از هویت، نام و گذشته خود به یاد ندارد، با اسم و عنوان جدید، زندگی تازه ای را آغاز می کند.
اختلال هویت تجزیه ای: مشخصه اصلی این اختلال، تاثیر گرفتن از چند هویت مختلف است که فرد اعتقاد دارد، هر کدام از آن ها در یک وضعیت، افکار و رفتار وی را تحت کنترل خود در می آورند. در اصل، فرد مبتلا در موقعیت های و زمان های مختلف، هویت متفاوتی را از خود بروز می دهد. در این وضعیت حتی ممکن است تا فرد، هویتی از جنس مخالف خود را نیز تجربه نماید.
اختلال مسخ شخصیت: مشخصه اصلی این اختلال، احساس جدایی فرد از افکار، اعمال و احساسات خود است. دقیقا مثل اینکه فرد از خود جدا شده و خود را مانند شخصیت یک فیلم، تماشا می کند. دوره های مسخ شخصیت ممکن است در مدت زمانی بسیار کوتاه بروز کنند یا برای مدت طولانی به طول بینجامند.
اختلال مسخ واقعیت: مشخصه این اختلال، احساس جدایی فرد از محیط و اشیایی است که در فضای پیرامونش وجود دارند. فرد مبتلا به اختلال مسخ واقعیت، ممکن است تصور کند که دنیای اطرافش واقعی نبوده یا حاصل تحریف است. دقیقا مثل اینکه فرد دارد از پشت یک محفظه شیشه ای، به درون آن می نگرد.
بررسی اختلال در زنان و مردان
در پژوهش هایی که برای بررسی اختلالات تجزیه ای انجام شده است، این نتیجه به دست آمده که جنسیت، نقش برجسته ای در ابتلا به اختلال تجزیه ای ایفا نمی کند. پس می توان گفت که این دسته از اختلالات روانی در زنان و مردان با نسبتی تقریبا برابر شیوه پیدا می کنند و تنها در اختلال هویت تجزیه ای، ابتلای زنان بیشتر از مردان گزارش شده است. در غالب موارد نیز زنان و مردان با علائم و حالات تقریبا مشابه با این اختلال درگیر می شوند. البته بدیهی است که کیفیت علائم در هر فرد، متفاوت بوده و هر کدام از بیماران، در این زمینه حالاتی منحصر به فرد را تجربه خواهند کرد.
درمان اختلالات تجزیه ای
روانپزشکان و متخصصان سلامت روان، برای درمان اختلال تجزیه ای و کنترل علائم این بیماری، از شیوه های زیر بهره می برند:
دارو درمانی
به طور معمول، ممکن است روانپزشکان با توجه به شرایط بیمار و حالاتی که وی تجربه می کند، داروی ضد اضطراب یا ضد افسردگی را برای وی تجویز نماید. این دسته از داروها به کاهش علائم فرد درگیر با اختلال کمک خواهند کرد.
روان درمانی
روانشناسان برای بهبود شرایط بیماران مبتلا به اختلالات تجزیه ای، از درمان های نظیر، درمان شناختی رفتاری و درمان دیالکتیکی بهره می برند. این روش ها به کاهش تحریفات شناختی بیمار منجر شده و علائم وی را تخفیف می دهد.
EMDR
درمان EMDR به عنوان حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم شناخته می شود. این شیوه برای درمان بیمارانی که تجربه تروما و حوادث آسیب زا دارند، به کار می رود. به همین جهت می توان با صلاحدید روانپزشک، از این شیوه نیز برای بهبود فرد مبتلا به اختلال تجزیه ای استفاده نمود.
در این شیوه درمانی که به واسطه دستگاه rTMS انجام می پذیرد، مغز بیمار مورد تحریک قرار می گیرد. در اصل، قسمت های درگیر با اختلال، تحت جریان میدان مغناطیسی هدفمند قرار گرفته و عملکرد آن ها به حالت تعادل باز می گردد. در نتیجه، علائم اختلال کاهش یافته و بیمار بهبود پیدا می کند.
هیپنوتیزم
مداخلات هیپنوتیزمی می تواند به یادآوری خاطرات آسیب زا توسط بیمار کمک کرده و ایگوی وی را تقویت نماید. بدین ترتیب محتوای فکری، احساسی و رفتاری که فرد احساس می کند از آن ها جدا شده اند، یکپارچه شده و در نهایت علائم اختلال محدود می شود.